
تعداد نشریات | 20 |
تعداد شمارهها | 510 |
تعداد مقالات | 4,413 |
تعداد مشاهده مقاله | 8,295,346 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 4,288,298 |
وامداری سهروردی به ابنسینا در نظریۀ قیاس | ||
حکمت سینوی (مشکوه النور) | ||
مقاله 7، دوره 24، شماره 64، مهر 1399، صفحه 137-153 اصل مقاله (325.33 K) | ||
نوع مقاله: علمی ـ پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30497/ap.2020.75346 | ||
نویسنده | ||
مهدی عظیمی | ||
دانشیار گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه تهران، تهران، ایران | ||
چکیده | ||
نظریۀ قیاس در منطق سهروردی بر سه گونه تبدیل استوار است: 1. تبدیل گزارههای سالب به موجب از طریق عدول محمول؛ 2. تبدیل گزارههای جزئی به کلّی از راه افتراض؛ 3. تبدیل گزارههای ممکن و ممتنع به ضروری بر پایۀ ضرورت بتّات. با این تبدیلها، چهار ضرب شکل اوّل به یک ضرب، چهار ضرب شکل دوم نیز به یک ضرب، و شش ضرب شکل سوم هم به یک ضرب فروکاسته میشوند. درستیِ تکضرب اشراقیِ شکل اوّل را سهروردی اگرچه بدیهی میداند، درستیِ تکضرب اشراقی شکل دوم را با یک قاعده، و درستی تکضرب اشراقیِ شکل سوم را با یک قاعدۀ دیگر به اثبات میرساند. آیا این نظام قیاسی با ارکانی که دارد، چنانکه ضیائی و والبریج میپندارند، یک واگرایی حادّ از منطق ابنسیناست؟ سهروردی تقریباً در همۀ اینها وامدار ابنسیناست. وی ایدهای را که ابنسینا در المختصر الأوسط به صورت کوتاه و گذرا درافکنده است، کامل کرده و در همۀ مراحل تکمیل این ایده نیز از بخشهای مختلف منطق ابنسینا الهام گرفته است. مورد 1 را از همان المختصر الأوسط وام کرده؛ مورد 2، روشی ارسطویی است که در همۀ منطقنوشتههای ابنسینا بهکار رفته؛ و مورد 3، مُلهَم از الشفاء، کتاب القیاس است. افزون بر اینها، قاعدهای که سهروردی با آن درستی تکضرب اشراقیِ شکل دوم را ثابت میکند برگرفته از النجاه است؛ و قاعدهای که با آن درستی تکضرب اشراقی شکل سوم را به اثبات میرساند باز مقتبس از الشفاء، کتاب القیاس است. بدین سان، خطای کسانی چون ضیائی و والبریج، که نظریۀ قیاس سهروردی را یک واگرایی حادّ از نظریۀ قیاس ابنسینا میدانند، آشکار میشود. | ||
کلیدواژهها | ||
منطق سهروردی؛ منطق ابنسینا؛ نظریۀ قیاس؛ عدول محمول؛ افتراض؛ ضرورت بتّات | ||
عنوان مقاله [English] | ||
Suhrawardi’s Debt to Avicenna in his Syllogistic | ||
نویسندگان [English] | ||
Mahdi Azimi | ||
Associate professor, Department of Islamic Philosophy and Theology, University of Tehran | ||
چکیده [English] | ||
Suhrawari’s syllogistic is based upon the three reductions: (1) the reduction of the negative propositions to positive ones by obversion, (2) the reduction of the particular propositions to universal ones by exposition, and (3) the reduction of the contingent and impossible propositions to necessary ones by definite necessity. Thus, the four moods of the first figure may be reduced to one mood, the four moods of the second figure may be reduced to another one, and the six moods of the third figure may be reduced to a third mood. From these three moods, the first is self-evident in its validity. But Suhrawardi proves the validity of the other two moods by two illuminationistic rules. I will show in this article that Suhrawardi is indebted to Avicenna in all these respects. Obversion is borrowed from Avicenna’s al-Mukhtasar al-Awsat; exposition is an Aristotelian method that Avicenna applies in all of his logical works; the definite necessity and one of the two illuminationistic rules are adopted from his al-Shifa’: Kitab al-Qiyas; and the other illuminationistic rule is extracted from his al-Najat. So Ziai and Walbridge’s opinion that Suhrawardi’s Syllogistic is a sharp divergence from Avicenna’s Syllogistic will be wrong. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Suhrawari’s syllogistic, Obversion, Exposition, Definite necessity, Illuminationistic rules | ||
مراجع | ||
ابنسینا، حسینبنعبدالله(1383). الإشارات و التنبیهات(شرح نصیرالدین الطوسی و شرح الشرح قطبالدین الرازی)، قم: نشر البلاغه. ــــــــــــــ(1428هـ). الشفاء: المنطق: القیاس(راجعه و قدم له ابراهیم مدکور، تحقیق سعید زاید)، قم: منشورات ذوی القربی. ــــــــــــــ(1396). المختصر الأوسط(تصحیح و مقدمه سید محمود یوسف ثانی)، تهران: مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران. ــــــــــــــ(1379). النجاه(تصحیح و مقدمه محمدتقی دانشپژوه). تهران: دانشگاه تهران. ارسطو(1378)، اُرگانون،ترجمه میرشمسالدین ادیب سلطانی، تهران: نگاه. سهروردی، شهابالدین یحیی(1380). مجموعه مصنّفات شیخ اشراق، تصحیح هانری کربن، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. عظیمی، مهدی( بهار و تابستان 1396الف). «از دلیل افتراض تا معرفی و حذف سور وجودی»، منطقپژوهی، 8(1)، ص67ـ93. ــــــــــــــ(بهار 1385). «بنیادهای بدیهی در منطق صوری»، مطالعات اسلامی، پیوست شماره71، ص103ـ126. ــــــــــــــ(1394). تحلیل منطقی گزاره(شرح منطق اشارات: نهجهای سوم تا ششم)، قم: انتشارات حکمت اسلامی. ــــــــــــــ(1395). تحلیل منطقی استدلال (شرح منطق اشارات: نهجهای هفتم تا دهم)، قم: انتشارات حکمت اسلامی. ــــــــــــــ( تابستان 1396ب). «وامداری سهروردی به ابنسینا در منطق تعریف»، حکمت معاصر، 8(2)، ص73ـ86. صدرالدین شیرازی، محمدابراهیم(بیتا). اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه، ترجمه و شرح عبدالمحسن مشکوهالدینی، تهران: مؤسسه مطبوعاتی نصر. فلاحی، اسدالله(1395). منطق تطبیقی، تهران: سمت.
Łukasiewicz, Jan(1957). Aristotle’s Syllogistic from the Standpoint of the Modern Formal Logic, Oxford, Clarendon Press. Street, Tony(2008). “Suhrawardi on Modal Syllogisms”, Islamic Thought in the Middle Ages, Anna Akasoy & Wim Raven(eds.), P.163-178. Suhrawardī(1999). The Philosophy of Illumination, ed. and trans. J. Walbridge and H. Ziai, Provo, Brigham Young University Press. Walbridge, John(2000). The Leaven of the Ancients, Albany, the State University of New York Press. Ziai, Hossein(1990). Knowledge and Illumination, Atlanta, Scholars Press. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 813 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 416 |